Apr 15, 2008

فراخوان سازمان مجاهدين خلق ايران به كارگران و زحمتكشان آزاده ايران


براي گراميداشت هرچه باشكوه تر روز جهاني كارگر
در آستانه روز جهاني كارگر, روز زحمتكشان و ستمديدگان, سازمان مجاهدين خلق ايران كارگران و زحمتكشان شريف و آزاده ايران وهمه آزاديخواهان و مبارزان ميهن را به گراميداشت هر چه با شكوهتر اين روز و همبستگي با خواسته هاي مبرم كارگران به پاخواسته فرا مي خواند
قريب به 1200 حركت اعتراضي كارگري در سال 86 به رغم تهديد و سركوب و شلاق, آينه سرفرازي كارگران شجاعي است كه در مقابل پايمال شدن حقوق حقه شان سكوت پيشه نكردند و شكنجه و زندان را به ذلت سر خم كردن در مقابل رژيم دجالان و پليدان ترجيح دادند
فرهنگيان و معلمان شريف ايران زمين نيز در سالي كه گذشت با برگزاري حداقل 500 اعتصاب و حركت اعتراضي, رنج زندان و شكنجه و تبعيد را به جان خريدند تا حقوق به يغما رفته خود را طلب كنند و مظلوميت اين قشر زحمتكش و شريف را به گوش جهانيان برسانند. به راستي در كجاي جهان با معلم اينچنين رفتار مي شود كه در حاكميت آخوندي رفتار مي شود؟
كارگران, معلمان
زنان, جوانان, دانشجويان
آزاديخواهان و آزادانديشان ايران زمين
همانطور كه رهبر مقاومت در پيام نوروزي خود خاطر نشان ساخت سال 1387 «سالي تعيين كننده» در نبرد سهمگين و آشتي ناپذير مردم و مقاومت ايران با بربريت آخوندي و نظام ستم شيخي است
حكومت آخوندي در مرحله ريزش و اضمحلال و در محاصره سلسله اي از بحرانهاي فزاينده داخلي و خارجي است. همه طرحهاي وحشيانه آن براي سركوبي جامعه حكايت از به شماره افتادن نفسهاي پاياني يك رژيم منفور و منزوي در مقابل عصيان و قليان خشم و انزجار مردمي است كه تنها «گناهشان» طلب حداقل حقوق انساني و يك زندگي شرافتمندانه در آزادي و عدالت است
كارگران و معلمين شريف ايران شعار مي دهند «پس اين همه پول نفت,به ما بگين كجا رفت؟», «گرسنه ايم, گرسنه
دانشجويان و زنان فرياد برمي آورند: «مگر چه مي خواهيم جز آزادي؟
و مجاهدين خلق ايران مي گويند: تغيير اين وضعيت شرم آور در دستان و اراده تك تك آحاد اين ميهن و تنها و تنها در «ظرفيت مردم و مقاومت ايران» است
كارگران و زحمتكشان آزاده وشريف ايران
در حالي كه شرايط بيش از هر زمان ديگر آماده «تغيير» است, بايد به تظاهرات و حركت هاي ضدحكومتي بيش از پيش استمرار داد. در روز جهاني كارگر, يكپارچه به پا خيزيد و فرياد كنيد: «آزادي, آزادي حق مسلم ما است
با همبستگي واتحاد مبارزاتي خروش اعتراض و آزاديخواهي و حق طلبي را در تهران به اوج برسانيد
با شهامت و ايستادگي شما, با رنج و كوشش و تلاش شماست كه, طومار حاكميت ننگين آخوندي در هم مي پيچد و آزادي وحاكميت مردم و برابري و برادري جايگزين مي شود. ايراني آزاد مي شود. ايران آباد مي شود
سلام بر خلق, سلام بر آزادي
مرگ بر رژيم ضدبشري آخوندي
درود بر رجوي
سازمان مجاهدين خلق ايران
بیست و ششم فروردين 1387-14 آوريل 2008

Apr 8, 2008

پيام به جوانان و نيروهاى انقلاب دموكراتيك مردم ايران -مسعود رجوى- فروردين 1387



وزير رفاه و تأمين اجتماعى رژيم در 22مرداد گفت در ايران 2/9 ميليون نفر زير خط فقر و 2ميليون نفر هم در زير خط فقر مطلق (يعنى با درآمد روزانه كمتر از يك دلار) بسر مى برند. قيمت يك ليتر بنزين بيش از 10برابر افزايش يافته و قيمت مسكن به‌خاطركمبود آهن و فولاد وسيمان، در بعضى قسمتهاى تهران هفت برابر شده است. رفسنجانى«مسئله تورم و گرانى» را «يك مسئله بسيارجدى» در داخل كشور مي‌داند (تلويزيون رژيم-30آذر86

دومين رئيس سازمان برنامه و بودجه در زمان خمينى، چند هفته پيش، گفت درآمدهاى نفتى ايران در 28سال گذشته 900ميليارد دلار بوده ولى ‏‏«نمى دانيم اين مقدار از درآمد، در کجاها هزينه شده است» (عزت سحابى-13 اسفند86).
در تيرماه تلويزيون سى ان ان از يك نظر سنجى پنهان توسط يك گروه فراحزبى آمريكايى در ايران خبر داد كه « اولين نظرسنجى عمومى است كه از زمان رياست جمهورى احمدى نژاد به عمل آمده است». طبق اين نظرسنجى 79 درصد مردم ايران خواستار يك سيستم دموكراتيك هستند (سى ان ان-25تير86

تا آن‌جا كه به مردم و مقاومت ايران برمى گردد، دعواى ما با اين رژيم از روز اول برسر انتخابات آزاد و حاكميت مردم در برابر ولايت فقيه و استبداد دينى بوده است

در سال 86 رژيم آخوندى 9876بار مجاهدين و مقاومت ايران را در راديو و تلويزيون ومطبوعات و خبرگزاريها و سايتهاى تابعه يا وابسته به اطلاعات نظام وهم‌چنين راديوهاى فارسى زبان، هدف تهمت و افترا و لجن پراكنى قرار داد

اما در پس اين همه دريدگى و دروغ و دنائت، و در پس نزديك به 10هزار بار پارس كردن «بى دنده و ترمز» در سال گذشته، هراسى بى پايان نسبت به هماورد و حريفى موج مى زند كه گويا بر گلوگاه ديو چنگ انداخته و شيشه عمر هيولا را در دست دارد. علاوه بررژيم، امكانات 10دولت ديگر براى سركوبش به‌كار گرفته شده، اما از پاى نيفتاده است. در فرانسه به‌دنبال شبه كودتاى 17 ژوئن از خاكستر خود دوباره برمى خيزد و بزرگترين اجتماع خيره كننده ايرانيان را در همان‌جا ترتيب مى دهد. در عراق، پس از بمباران و جمع آورى سلاح هايش، 5 ميليون و 200 هزار شهروند و 12000حقوقدان عراقى را عليه دخالت ها و جنايتهاى رژيم آخوندى برمى انگيزد. پروژه هاى اتمى و ليستهاى قطور تروريستهاى اعزامى و جاسوسان و مأموران نفوذى را يكى پس از ديگرى افشا مى كند. هموطنانش را در داخل و خارج ايران به خيابانها مى آورد. 1500 پارلمانتر و 8500حقوقدان را در كشورهاى اروپايى فعال مى كند. رژيم،خود، 54 بار محكوميتش در ملل متحد را به او نسبت مى دهد
چه«گروهك» ناچيز و «سكت» مطرودى كه اين‌چنين رژيم را به رعشه انداخته است! اگر در خاك و خانه خودش بود چه مى كرد؟

فرمانده دانشكده فرماندهى و ستاد پاسداران (پاسدار شعبانى)تابستان گذشته در نوزدهمين سالگرد عمليات بزرگ فروغ جاويدان، صريحاً در تلويزيون رژيم اعتراف كرد كه « مرصاد يكى از بزرگترين دستاوردهاى نظام و حتى بزرگتر از فتح خرمشهر و عمليات بيت المقدس است»، چرا كه «شكست ما در خرمشهر مى توانست تنها خوزستان را از ايران جدا كند اما رسيدن پاى مجاهدين به كرمانشاه به معناى تهديد جدى مجموعه نظام بود». پاسدار شعبانى يادآورى كرد كه پس از حمله مجاهدين، خمينى طى پيامى، كه توسط پسرش پشت بيسيمها خوانده شد، به پاسداران اعلام كرد: «اين‌جا نقطه شكست و پيروزى اسلام يا كفر است. بايد متر به متر بجنگيد». -باشد، به‌قول اشرفيان و دانشجويان شيراز و پلى تكنيك و دانشگاه تهران: ما زن و مرد جنگيم، بجنگ تا بجنگيم! مثل مريم و اشرف در پنج سال گذشته نه فقط متر به متر، بلكه ميليمتر به ميليمتر مى جنگيم

ولايتى وزيرخارجه خمينى و رفسنجانى و مشاور كنونى خامنه اى، پارسال در باره تلخ ترين خاطره 16سال وزارتش گفت: «در نخستين جلسه يى كه مى خواستيم با آقاى دكوئيلار [دبيركل وقت سازمان ملل در 1367 در اثناى عمليات فروغ جاويدان] ملاقات كنيم، همين كه من نشستم، ديدم كه يك تلكس به من دادند كه درآن نوشته شده بود منافقين حمله كرده و كرند و اسلام آباد غرب را تصرف كرده اند و پشت دروازه هاى كرمانشاه هستند، درحالى كه ما رفته بوديم تا براى آتش بس صحبت كنيم. خلاصه اين تلخ ترين روز در طول ۱۶ سال عمر كارى من بود... در رابطه با تلخ ترين خاطره، مسأله اى به يادم آمد كه شايد خيلى ديپلوماتيك و بهداشتى نباشد ولى برايتان مى گويم شايد كه جالب باشد. در آن موقعى كه تلكس را به من دادند آن قدر ناراحت شدم كه (من سيگار نمى كشيدم) از يكى يك سيگار گرفتم و اين سيگار را تا ته كشيدم كه به فيلتر رسيد و حتى فيلترش را هم كشيده بودم ولى خودم متوجه نشدم كه دارم فيلتر سيگار را مى كشم!» (روزنامه ايران ـ 18 تير 86

در آذرماه مايك گيبس رئيس كميسيون روابط خارجى مجلس انگلستان در باز گشت از سفر ايران گفت: من و همكارانم از تعداد دفعاتى كه مقامات ايرانى مى خواستند راجع به آن‌چه سازمان تروريستى مجاهدين خلق مى ناميدند، صحبت كنند، شوكه شديم. آنها به‌طرز جنون آميزى راجع به سازمان مجاهدين خلق صحبت مى كردند و برنامه ريزى كرده بودند كه ما هم در اين باره صحبت كنيم

ما از حملات آخوندها و پاسداران و مأموران بدنام اطلاعاتشان به خود مى باليم و به آن افتخار ميكنيم. هيهات ودور باد روزى كه اين رژيم و ارگانها و مأموران آن به يك مجاهد خلق يا عضو مقاومت ،كلمه يا سخنى غير از ناسزا يا كلمه يى نرم و رفيقانه يا تشويق آميز بگويند . هرچه ناسزاتر و شديدتر و تند و تيزتر بگويند، نشان مى دهد كه ما به عهد خود با خدا و خلق وفا كرده ايم

عراق صحنه رويارويى استراتژيكى رژيم با مقاومت ايران است. چرا كه فاشيسم دينى بدون جنگ و بحران و بدون صدور تروريسم و ارتجاع به بيرون از ايران ، جايى در درون ايران ندارد و جغرافياى سياسى ايران و عراق در روزگارِ ولايت فقيه، چنين اقتضا كرده است. بخصوص كه بيش از 60درصد مردم عراق شيعه هستند و مراقد 6 تن از ائمه در اين كشور است. از اين رو عراق، نخستين طعمه در «تنور جنگِ» خمينى بود. سپاه پاسداران ولايت در جريان همين جنگ ارتش را پس زد و بر آن تفوق يافت و به سلاح سنگين و نيروى هوايى و موشكى و دريايى مجهز گرديد. وزارت دفاع نيز به وزارت پشتيبانى از نيروهاى مسلح تنزل يافت تا دولت فقط به سپاه و ارتش و نيروى انتظامى پول و تداركات برساند. كارى به كار آنها نداشته باشد و در تيول مطلقه ولايت باشند

اگر روزى آخوندهاى حاكم بر ايران به انتخابات آزاد در داخل ايران تن بدهند چه خواهد شد؟ براى پاسخ به اين سوال احتياج به بحث و جدل و كنكاش نظرى نيست. چون در سال1358 همه به چشم ديدند كه ما در منتهاى مسالمت آنها را جارو مى كنيم و به زباله دان تاريخ مى ريزيم

آخوند جلال صغير امام جمعه خمينى صفت مسجد براثا به‌روشنى گفته است:« آن‌چه باعث شد كه ما موضع تندى در قبال سازمان تروريستى مجاهدين خلق بگيريم موضع اين سازمان در قبال جمهورى اسلامى بود» (تلويزيون العراقيه ـ 27 مهر 86

چنين بود كه اشرف در سال86 باز هم ميدانِ فشرده ترين رويارويى و صحنه جدى ترين نبرد استراتژيكى بين مقاومت ايران و فاشيسم دينى بود.در تمام سال و در تمام ايام، حتى بدون گسستِ يك روز، رژيم آخوندى چنگ انداخته بود تا مجاهدين را جاكن كند. با ارعاب و تهديد و انفجار. با قطع ارزاق و سوخت و دارو و آب و برق. با به خدمت گرفتنِ مجريه و مقننه و قضاييه عراق و رسانه هاى خودى و نه‌خودى از طريق دست نشاندگان دائمى يا مواجب بگيران موسمي. با گَلّه هاى مزدورانِ اعزامي. باجنگ مستمر رواني. با كثيف ترين ترفندها و دروغپردازي. با بمبگذارى بر سر راه كارگران و كشتار ياوران. با راديوهاى فارسى زبان. با دعوتهاى پيوسته از مقامات و شخصيتها و شيوخ و شهروندان عراقى به مشهد و تهران براى برانگيختن آنان عليه مجاهدين. با سر كوبيدن به طاق در گفتگو با آمريكاييان، با تحت فشار قرار دادن اشرفيان از طريق خانواده ها و منسوبين به گروگان گرفته شان در شهرها و مناطق مختلف ميهنمان، و حتى با شكستن سنگ مزار يكايك مجاهدان در كربلا

يكى از رهبران جريانهاى سياسى عراق گفت : اشرف امروز به يك مكتب سياسى براى آزادى و پايدارى در شرق و نه فقط در ايران تبديل شده است

سیمای آزادی- تلویزیون ملی ایران