Jul 29, 2003

محسن آرمين صدای اصلاحات حقيقی يا صدای بخشی از حاکميت کنار گذاشته شده؟

بدنبال فاجعه قتل خانم زهرا کاظمی در جمهوری اسلامی و انعکاس شديد آن در جهان بخاطر داشتن شهروندی کانادا(خدا را صد هزار مرتبه شکر که مرحومه کاظمی شهروند کانادا بوده) واضافه شدن رسوايی ديگری بر خيل رسوايی های سابق جمهوری جنگ وجنايت اسلامی و بزير ذره بين رفـتن حرکات اين دژخيمان(اصلاح طلب وغير)ناگاه در جمهوری 24 سال جنايت صدای عدالت طلبی بيرون آمد.از کجا؟ از مجلس غصب شده مردم بوسيله ارتجاع حاکم، از مجلس شورای اسلامی(بايد ملی باشد)،از دهان غاصبين حق حاکميت مردم،از محسن آرمين پاسدار سابق ارتجاع ونماينده فعلی مجاهدين ارتجاع در مجلس ارتجاع وحمله و هجوم اين پاسدار سابق به دژخيم جوانتری بنام سعيد مرتضوی(يک سئوال ساده از آرمين،دژخيم جوانتر وپرانرژيتر سعيد مرتضوی يادآور دوران جوانی خودت نميباشد؟) در مقام دادستان( اين داد ستان است وای بحال ظالم آن) تهران که سعيد مرتضوی عامل قتل خانم کاظمی بوده و بايد تحت پيگرد قرار گيرد و اينکه اسم شخص ديگری بميان آمده بنام محمد حسين خوشوقت و نامه اش در مقام مدير کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد(گمراهی) که سعيد مرتضوی وادار کرده اين مستر خوشوقت را که مرگ خانم کاظمی ناشی از سکته قلبی بوده(ضربه به سر خورده وقلب استاپ کرده و رئيس کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد اسلامی دروغ نوشته چون نميخواسته از کار بيکار شود واز ولفر< کمک دولتی در کانادا> گرفتن متنفر بوده) واين خوشوقت اعتبار زيادی دارد( صادق صبا مفسر معلوم الحال راديو استعمار آيت الله بی بی سی) زيرا وابستگی تشکيلاتی به اصلاح طلبان ندارد،از اقوام رهبر ارتجاع (خامنه ای) ميباشد و خواهرش عروس خامنه ای ميباشد.
حال اين محسن آرمين با توجه به اظهارات مستر خوشوقت،گفته که مرگ خانم کاظمی در اثر ضربه مغزی بوده و سعيد مرتضوی آگاه بوده از کل جريان وبايد او(مرتضوی)و حاميانش از کار برکنار ومحاکمه شوند ودر ميان نقبی هم افکار عمومی زده ودل سوزی کرده برای افکار مردم واز طرفی با بالا گرفـتن دعوای گرگها، دژخيمی بنام عباسعلی عليزاده بعنوان رئيس دادگستری ارتجاع در تهران بميدان آمده ورفته پشت دژخيم مرتضوی و گفته امروز نوک حمله دشمنان اسلام(مجاهدين خلق، شورای ملی مقاومت وديگر انقلابيون واقعی) و دوستان(آرمين ها)ناآگاه بسوی دادستان تهران نشانه رفته است و وقتی دعوای گرگها بالاتر گرفته،مستر خوشوقت گفته برای ثابت کردن درستی گفته های خودش حاضر است بنزد قاضی القضات کل رژيم(دژخيم شاهرودی)بروند بهمراه با سعيد مرتضوی.
يکی خواسته(خانم کاظمی) به جهان آگاهی بدهد از جنايات جمهوری اسلامی.يکی جنايت کرده سعيد مرتضوی) با کشتن حقيقت. يکی ديگر از گرگها(محسن آرمين) خواسته استفاده جناحی ببرد از جريان قاتل و مقتول ويکی هم گفته(خوشوقت) دعوا را برای فصل بنزد سردژخيم(هاشمی شاهرودی) ببريم وطبق معمول حق به جمهوری اسلامی داده خواهد شد و سر مردم بی کلاه باقی خواهد ماند.

درود برمريم ومسعود رجوی
دورود بر سازمان پر افتخار مجاهدين خلق ايران
بابک رضوانی29جولای2003
babakrezvani@hotmail.com

Jul 28, 2003

دشمنان مردم ايران

سايت مبارزان ابتکار جالبی بخرج داده ودر صفحه ای از سايت عکسهای جنايتکاران رژيم ضد بشری را بنمايش گذاشته برای ديدن اين صفحه اينجا را کليک کنيد.

Jul 26, 2003

فاجعه قتل خانم زهرا کاظمی و پيامد اش

بدنبال قتل(و احتمالا تجاوز) جنايتکارانه خانم مرحومه زهرا کاظمی بوسيله عوامل جنايتکار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تماميتش ( مزدوران برون مرزی سعی ميکنند دولت خاتمی را از آن مبرا کرده وتمامی گناهان بر گردن سعيد مرتضوی انداخته شود طبق معمول) و انعکا س و رسوايی وسيع اين جنايت در تمامی دنيا بعنوان جنايتی در حق خبرنگاران و مطبوعات(منافع اقتصادی دولت های غربی اجازه نميداد که جنايات پيشين ديده شود) وبدنبال آن بزير سئوا ل رفتن تمامی جنايات اين رژيم رفتنی و درهمين حال تعغيب وگريز بين پليس کانادا 3 جوان ايرانی(تبعه کانادا) در شهر ونکوور که منجر به قتل يکی از اين جوانان بنام کيوان تابش گرديد و تقريبا همزمانی اين دو حادثه و با توجه بزير فشار قرار گرفتن دولت جنايتکار جمهوری اسلامی در سطح دنيا حادثه قتل آقای تابش به فال نيک گرفته شد از سوی مغز های متفکر رژيم(جنايتکاران وزارات اطلاعات) ، از سويی مزدوران برون مرزی جمهوری اسلامی جديد وقديم که در ضمن خود را هم مخالف قلمداد ميکنند بميدان آمدند که عصای زير بغل آقا خاتمی بشوند مبنی بر اينکه اين جنايت بوسيله ارگان موازی وزارت انجام شده ونه وزارت اطلاعات دولت خاتمی يعنی تطهير کنند، يعنی تميز جلوه بدهند اين ارگان رسمی وزارت جنايتکار را، يعنی يونسی را ، يعنی خاتمی را . بعد از حادثه قتل آقای تابش و بدنبال زير فشار بودن جمهوری جنايتکاران در را بطه با قتل خانم کاظمی ،مزدورحميد رضا آصفی بعنوان سخنگوی دولت خاتمی (تمامی رژيم خامنه ای، رفسنجانی، خاتمی و مرتضوی)بميدان فرستاده شد از سوی کليت رژيم ودر گفتگو با خبرگزاری ايرنا که پليس کانادا که بايد حافظ جان مردم باشد چرا چنين جنايتی (قتل مرحوم تابش) را انجام داده که جامعه ايرانی را ترسانده(مردک تو واربابانت جامعه ايرانی را مدت 24 سال است که به گروگان گرفته ای، حال دلت برای جامعه ايرانی مقيم کانادا سوخته است)( اوج دجالگری وخمينی صفتی) حال تعدادی هم مانند مجاهدين ارتجاع اسلامی(محسن آرمين وشرکا)جيغ بنفش ميکشند ما رفرمسيتها(پاسداران وشکنجه گران سابق و مارمولکهای عينکی دانشگاهی فعلی) مخالفيم با امثال سخت سرها و مرتضوی ها. سعيد های مرتضویجزء ناچيزی هستند از کليت يک سيستم جنايتکار که بنيانگذاراش خمينی ميباشد، رهبرش خامنه ای،دزد سر گردنه اش رفسنجانی و رئيس جمهورش دلقکی است بنام خاتمی ، سعيد های مرتضوی يعنی خود خمينی،خود خامنه ای و خود جمهوری اسلامی، يعنی خود تو پاسدار و چماقدار سابق(رفرميستهای بريده در داخل وخارج) در خرداد 1360.
فاجعه قتل خانم کاظمی تنها اشعه ناچيزی است بر تاريکخانه حشرات موذی نهان شده در جمهوری اسلامی، جنايات اينان از روز تاسيسشان شروع شده، اين بهترين فرصت ميباشد برای مخالفين واقعی جمهوری جنگ وجنايت در خارج کشور، مار از سوراخ بيرون آمده سرش را با بزرگترين سنگی که می يابيم بايد کوبيد وله کرد.
آقای شهرام گلستانه رئيس کميته دفاع از حقوق انسا نها در ايران در مصاحبه با تورنتو استار در تاريخ25 جولای 2003 گفته است که تلاش رژيم آخوندها(آصفی سخنگوی رژيم ) برای سوء استفاده ازقتل جوان ايرانی در شهر ونکوور يکی ازآخرين علائمی است که رژيم در اشوب(گيج ومنگ) بسر ميبرد( غريق برای نجات خود به هر خار وخاشاکی چنگ ميزند).
سعيد مرتضوی شروع کرد زندگی سياسيش را بعنوان يک خدمه خلص در شهر کرمان او آهسته آهسته رشد کرد(داده شد) در درجه بنديهای سيستم قضايی، ابتدا بعنوان بازجو(شکنجه گر) وسپس بعنوان قاضی .سوژه های مورد علاقه اش مخالفين سياسی بودند.در اواخر 1990 ميلادی برگزيده شد بعنوان قاضی (سانسورچی)مطبوعات در دادگاه عمومی شماره1410 در تهران و......(روزنامه تورنتو استار کانادا 25 جولای2003 صفحه آ21).





با ايمان به سرنگونی جمهوری ملاها
درود بر رجوی
درود بر شورای ملی مقاومت ايران، دمکراتيک ترين جانشين برای فردای ايران



بابک رضوانی26 جولای2003
babakrezvani@hotmail.com

Jul 20, 2003

ديالوگ خاتمي با امام هشتم

رو به پايانست کار خاتمي
بوي الرحمان او آيد همي

اندک اندک اوج گيرد اين سوال
پس چه کرده خاتمي اين چند سال؟

پاسخ آيد از ارسطوي رژيم
بعد بسم الله رحمان الرحيم:
ادامه شعر

Jul 18, 2003

هيجده تير ماه وابن الوقت ها
هر ساله با نزديک شدن 18 تير حرکات اعتراضی خارج کشوری تحرک واوج خاصی بخود ميگيرد هر کس بنحوی ميخواهد خود را به جنبش دانشجويی چسپانده وبهره خاص خود را بگيرد ودر اين ميان فرصت طلبان(در تورنتو کانادا جلسه حمايت از قيام دانشجويان داشتند) خود را تنها ميراث خواران دانسته وديگران را از اين جنبش جدا کرده و بدين وسيله خود و دسته خود را نزديکترين دسته به جنبش دانشجويی دانسته و در گفتارها وحرفهای مستقيم و غير مستقيم خود مخالفين حقيقی را اگر نه 100% بلکه 50% مقصر روی کار آمدن جمهوری اسلامی ودر نتيجه ديکتاتوری دانسته و اينکه جمهوری اسلامی را نميتوان با جواب مشت با مشت وگلوله با گلوله پاسخ داد واينکه تغيير وتحولات زمان ميبرد و بايد مسالمت آميز باشد آشوب نکنيد بلوا نکنيد از پاسدار وشکنجه گر با مهربانی تقاضای آزادی بکنيد(گل بدهيد و گلوله بگيريد) واينکه جنبش دانشجويی پروژه چلبی سازی نميخواهد(هيچ کس نميخواهد ولی به صرف اينکه ايران دانشجو بودی و چند روزی زندان نميتوانی خود را سنخنگوی جنبش دانشجويان بخوانی)چلبيها حتما نبايد از خارج بيايند چلبی خاتمی ميباشد و ميتواند سبزعلی پاسدار باشد.
دسته فوق که که خود سخنگوی جنبش دانشجويی دانسته اند ( با کمک برادران توده ای-اکثريتی) عمدتاً همگی تازگيها از ايران خارج شده اند و خود را محق تر از هر کس ديگرميدانند(دير آمده اند زود هم ميخواهند بروند).اين دسته نفرت بسيار زيادی نسبت به مجاهدين خلق وکمونيست ها(منظور توده واکثريت نيست)دارند.
با توجه به طولانی شدن پروسه سرنگونی جمهوری اسلامی وپيچيده شدن قضايا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هم پيچيده تر عمل ميکند و اينجاست که پروژه شبيه سازی و اپوزسيون نمايی و نفوذ در اپوزسيون هم در صدر کارهای وزارت جهنمی اطلاعات قرار ميگيرد بدين ترتيب که با زرنگی خاصی وسط ميدان پريده و ادعای مبارز بودن هم ميکند از کجا آمده اند؟ خدا ميداند چه کسی آنها را فرستاده؟ خدا ميداند زحمتکش (در زمينه انقلاب) نيستند بسيار بسيار پررو هستند(از در بيرونشان بندازی از پنجره وارد ميشوند) موج سوار هستند(مانند خود خمينی) دايه های دلسوز تر از مادر هستند برای دانشجويان انقلاب ومردم.
احزاب وسازمانهای انقلابی هشيار باشيد هواداران ودوستداران ايران وانقلاب هشيار باشيم عوامل خارج کشوری وزارت اطلاعات سعی دارند نتنها نقش ما را کمرنگ که حتی بد رنگ کنند(زود شروع کرديد مسلحانه اقدام کرديد نسل قديميترهستيد پير شده ايد مردم ايران شما را دوست ندارند).
با تمام قدرت و وجود بايد در مقابل اين نورسيده های مشکوک ايستاد.آينده از آن انقلابيون است نيروهای ميرا از صحنه تاريخ حذف خواهند شد(سردار کبير خلق موسی خيابانی).


مرگ بر جمهوری اسلامی
درود بر رجوی


بابک رضوانی18جولای2003
babakrezvani@hotmail.com

Jul 16, 2003

تولدی ديگر اثر شجاع الدين شفا را حتما بخوانيد

خــدا نـاشــنــاس

خـبـر داری ای شيخ دانا که من خدا ناشناسم خدا ناشنــــــا س
نه سربسته گويم دراين ره سخن نه ازچوبِ تکفيردارم هراس
زدم چون قـدم ازعـدم در وجو د خدايـت بـرم اعتباری نداشــت
خـــدای تو ننگيـن وآلوده بــــود پرستيدنـش افـتخاری نداشـــت
خــدائی بديـنـسان اســـيـرنـيــا ز که برطاعت چون توئی بسته چشم
خــدائی که بـهـر دو رکعت نماز گرآيد به رحم وگرآيد به خشــــــــم
خــدائی که جـزدرزبـان عـــرب بــه ديـگـر زبـانـی نـفـهـمـد کــلام
خــدائی که نـاگـه شود درغضب بسوزد به کين خرمن خاص وعام
خــدائی چنان خودسر وبـلهـوس که قهرش کـنـد بـيـگـناهان تباه
بـه پـاداش خـشنودی يک مگـس زدوزخ رهاند تنــــــــی پرگناه
خــدائی کـه بـا شـهـپـر جـبرئيل کند شهــری آباد را زير و رو
خــدائی کـه درکـام دريـای نـيـل برد لشکر بی کرانــــــی فرو
خــدائی کـه بی مزد مـدح وثـنـا نگردد به کار کســی چاره ساز
خدا نيسـت بـيـچاره، ورنه چـرا به مدح وثنای تو دارد نيــــــاز
خدای توگه رام و گه سرکش است چو ديوی که اش بايد افسون کـنند
دل او به "دلال بازی" خوش است وگرنه "شفاعتگران" چون کننــد؟
خـدای تـوبا وصـف غلمان وحـور دل بـنـده گـان را به دســت آورد
به مکر و فريب و به تهديد و زور به زير نگين هرچه هـسـت آورد
خـدای تو مانند خان مغول "بتهديد چون برکشد تيغ حکم"
زتهديـد آن کـارفـرمای کـل "بمانند کرٌ و بيان صم و بکم"
چو دريای قهرش درآيد به موج ندانـد گـنه کاره از بـی گناه
به دوزخ درون افـکند فوج فوج مسلمان وکافر، سپيد وسياه
خــدای تــو انــدرحـصـار ريــا نهان گشته کزکس نبيند گزند
کسی دم زند گر به چون و چرا به تکفير گـردد چـماقش بـلند
خــدای تـو با خـيـل کـرٌ و بيان به عرش اندرون بزمکی ساخته
چوشاهی که ازکار خلق جهان بـه کـــار حـرمخـانـه پــرداخـتـه
نهان گشته درخلوتی تو به تو بـه درگاه او جز ترا راه نيست
توئـی مـحرم او که ازکار او کسی در جهان جزتوآگاه نيست
تو زاهد بدينسان خـدائی بـناز که مخلوق طبع کج انديش تست
اسير نياز است و پابـست آ ز خدائی چنين لايق ريش تســــت!
نه پنهان نه سربسته گويم سخن خدانيست اين جانور، اژدهاست
مرنج ازمن ای شيخ دانا که من خدا ناشناسم اگر "اين" خداست!

Jul 15, 2003

وقتيکه کفگير اصلاح طلبی به ته ديگ ميخورد
زمانی بود که طرفداری از خاتمی نشان از روشنفکری داشت و هر کس در داخل کشور ميخواست مرزبندی با جناح ولی فقيه ارتجاع داشته باشد به امامزاده خاتمی دخيل ميبست و البته وزارت اطلاعات گنجی حجاريان و مجاهدين ارتجاع اسلامی يار ومددکار در داخل وتوده ايها وبرادران مکتبيشان اکثريت در خارجه ودر اين بين از نخاله هايی هم مانند نوری زاده استفاده ميشد وخلاصه کلام پاسداران شکنجه گران سابق وتئوريسين های فعلی خبر چينها آدم(انقلابی) فروشها شده بودند انقلابی و چهار اسبه ميتاختند که من آنم که رستم بود پهلوان آوازه خوان بودند وهيچ خدايی را بنده نبودند در زمينه انقلاب و انگار نه انگار که همه اينها باخود خمينی دجال به عرصه انقلاب(ارتجاع) پا گذاشتند وخود دجال ضد بشر بود که اوراد ارتجاع را برای اولين بار در گوششان فوت کرد وصريحتر اگر اين خود دجال کفن پاره نبود اينها هم نبودند از جمله خاتمی. وآمدند وآمدند وشعارها دادند در داخل کشور و پولها(نفت ملت) خرج کردند در خارج کشور و آدمها(هفت خط ها) خريدند در خارجه و دستورها داده شد که روز(تجارت) نامه ها منتشر کنيد و منبر ها ( سايتهای رنگارنگ اينترنتی وپال تاک ها) بر پا کنيد مزدور روشنفکر نما اعزام کردند به خارجه به اسم پناهنده و گفتند که رسول جديدی آمده که نامش خاتمی( خاتم رئيس جمهوران ارتجاع) بود و همه گرد اين شمع (چراغ موشی) بچرخيد که خير و صلاح و دوام جمهوری ما در اين باشد وگرنه نه از تاک( جمهوری قداره بندان) نشان خواهد ماند ونه از تاک نشان( خود خمينی دجال) وآی توده ايها شما ها هم در تمامی جنايات ما دست داشتيد گه مستغيم وگه نا مستغيم پس خير وصلاح دنيا و دينمان در اين است که امت واحده( انواع و اقسام جانوران و وحوش) باشيم و خلاصه خاتم رئيس جمهوران ارتجاع(خاتمی) را آوردند با سلام و صلوات و به ملت تحميل کردند و فکر کردند که تمام شد داستان انقلاب و انقلابيون واقعی( مجاهدين خلق ايران) و شاديها کردند و سور ها دادند تا اينکه اين کدو (خاتمی) تو زرد درآمد وايندفعه نوبت سروصدا کردن خودشان شد که آقا اين خاتمی مرد اين ميدان نيست و وقت مردم را تلف کرده و انگار نه انگار همين وقيح ها(لعنت بر رفسنجانی سر دسته کل وقيحان ايران) بودند که خاتم رئيس جمهوران ارتجاع را تا همين ديروز حلوا حلوا ميکردند و البته سرو صدايی هم از اصحاب تئوری(پاسداران ارتجاع گنجيها و حجاريانها) نيست ودر عوض نوبت به امام جمعه ارتجاع در اصفهان آيت الشيطان طاهری رسيد که آقا خامنه ای اين حکومت تو اسلامی نيست و حق کودک يتيم و بيوه زن را ميخورد (خمينی بر تو لعنت که شاهکارت تربيت و آموزش دجالگری بود) ومثل اينکه اين طاهری برای مدت 22 سال در تمامی جنايات اين رژيم بعنوان امام جمعه ارتجاع در اصفهان دست نداشته و جمهوری ملاها يکشبه جنايتکار شده و ماموران اطلاعات فراری شدند و افشاگر و دادن اطلاعات نه به مردم ايران بلکه به سازمانهای اطلاعاتی کشورهای غير شدند وقاسم شعله سعدی امد و مدتی بعد با تهديد خامنه ای به آغوش رهبر برگشت و نوبت دلقک در بار خاتمی سيد ابراهيم نبوی رسيد که بزرگترين افتخار مبارزاتيش درگيری لفظی بوده با هواداران مجاهدين در پاريس فرانسه (از گوجه گنديده و تخم مرغ رنگی هواداران مجاهدين در رفته) مقايسه کنيد نقش آقای خرسندی و اين دلقک(نبوی) در مبارزه بر عليه جمهوری اسلامی. و بريده ای ديگر وجديدتر از حکومت فقها را ميتوان عبدالکريم سروش نام برد که نقش ننگينش در بستن دانشگاهها واز بنيان گذاران انقلاب فرهنگی ميباشد واينکه ورق پاره ای بنام پيک روز تورنتو( انشعابيون از شهروند حسن زرهی به مديريت وسر دبيری دو توده ای اکثريتی ديگربنامهای آرش آبادی ومحمد تاج دولتی)نوشته بودند "خروش سروش بر خاتمی" که البته من آنرا جوک ماه تلقی ميکنم ودسته گل هديه کردن از نفراتی که سرنوشتشان بهم گره خورده و در نهايت يک نفر صادراتی جديد از حکومت ملاها و هديه دوم خرداد به خارج کشور( بريده) بنام حسين درخشان ميباشد که اين مامور مزدور بريده هواداران پاکباز مجاهدين را که که خودآگاهانه خودسوزی کرده بودند در اعتراض به دولت فرانسه در رابطه با دستگيری خواهر مجاهدمان مريم رهايی را الاغ و بسيجی خوانده بود و اين مزدور شده جز دارودسته رضا براهنی و برای کشاندن مردم به دارودسته خودشان در رابطه با حمايت ا ز دانشجويان گفته بود مردم به ما بپيونديد ما جوان هستيم( 36 سالش ميباشد) ما نه مجاهد ميباشيم و نه کمونيست و نه سلطنت طلب. در مورد مجاهدين و کمونيستهای واقعی بايد گفت که انسانهای پاکبازی هستند که در راه رهايی خلقشان از هيچ چيزی دريغ نميکنند جانشان حداقل چيزی ميباشد که فدا ميکنند و مجاهد و فدايی خلق بودن آسان نيست و تربيت شدگان مکتب خمينی و خاتمی را مشکل باشد درک اين کلمات و معانی.
و بالاخره اميد ديگر دوم خرداد خارج کشور شخصی ميباشد بنام کديور که اين شخص مثل اينکه تازه از خواب بيدار شده باشد(يخورده آب بصورتت بزن) گفته خاتمی بايد استعفا بدهد استعفای خاتمی شعار دوم خرداديها بود در اوائل فشارها الان مردم ميگويند خاتمی بيعرضه استعفا استعفا و اين محسن کديور يا خيلی عقب است از مردم و يا خيلی دجال.
ماموران رنگارنگ وزارت اطلاعات بايد بروند انقلاب آتی مردم ايران بايد پاک شود از تمامی آلودگيها (خاتمی ها توده ای اکثريتی دوم خردادی نبريده وبريده تئورسينها بريده حجاريانها گنجيها سروش ها د لقکهايی مانند نبوی ودرخشان) جمهوری اسلامی بايد برود.



درود بر مجاهدين خلق ايران
درود بر شورای ملی مقاومت يگانه آلترناتيو
درود بر رئيس جمهور برگزيده مقاومت مريم رهايی.

بابک رضوانی 7جولای 2003
babakrezvani@hotmail.com


Jul 11, 2003

«من اگر برخيزم، تو اگر برخيزي، همه بر ميخيزند»

با من اکنون چه نشستنها، خاموشيها،
با تو اکنون چه فراموشيهاست.

چه کسي ميخواهد
من و تو ما نشويم
خانه اش ويران باد!

من اگر ما نشوم، تنهايم
تو اگر ما نشوي،
ـ خويشتني
از کجا که من و تو
شور يکپارچگي را در شهر
باز برپا نکنيم
از کجا که من و تو
مشت رسوايان را وا نکنيم

من اگر برخيزم
تو اگر برخيزي
همه برميخيزند

من اگر بنشينم
تو اگر بنشيني
چه کسي برخيزد؟
چه کسي با دشمن بستيزد؟
چه کسي
پنجه در پنجه هر دشمنِ دون آويزد؟

دشتها نام تو را ميگويند
کوهها شعر مرا ميخوانند
کوه بايد شد و ماند،
رود بايد شد و رفت،
دشت بايد شد و خواند.
....

زنده ياد حميد مصدق

Jul 8, 2003

سيد ابراهيم نبوی دلقک دربار خاتمی با شرافت انسانی بتوان 2.

ابراهيم نبوی را کمابيش همه ميشناسيم بنحوی.اين ابراهيم خان نبوی از مريدان آستانبوس جناح خاتمی ميباشدکه خوصوصياتش تقريبا مانند شبدرقلی خان منتخب شما(بنی صدر)ميباشد ومانند گربه مرتضی علی از هر طرف پرتش کنی روی چهار دست وپا فرود می آيد (رو به قبله خاتمی) حال هر چه اين بابا(خاتمی)ميگويد که آقايان من مرد اين ميدان نيستم و خر من از کره گی دم نداشت? اين آقايان(بی جربزگانی مانند نبوی )حاليشان نيست که خاتمی از آن امامزاده هايی ميباشد که نتنها شفا نميدهد بلکه کور هم ميکند .اين جناب طنز پرداز دوره خاتمی در يکی از سفرهايش به پاريس فرانسه که صد البته در رکاب آقايش خاتمی بوده برخوردش را باهواداران مجاهدين چنين بازگو ميکند که به همراه تعدادی ديگر از ملازمان دربار(خاتمی) بوده در خيابانهای پاريس که به هواداران مجاهدين(که برای اعتراض به حضور رئيس جمهور ارتجاعع يعنی خاتمی) برخورد کرده که ظاهرا اين جناب طنز پرداز يکدفعه تبديل شده به يک گلادياتور وميخواسته با هواداران مجاهدين در گير شود والبته در موضع طرفداری از خاتمی که هر کس ديگری هم که پول سفرش را از خاتمی ميگرفت همين کار را ميکردولی اصل مسئله اينجاست که اين آقا(ابراهيم نبوی) بنا به گفته خودش يکی از دلايلی فقط يکيش که اين آقا نتوانسته بود در دوره زندانش(بوسيله وزارات اطلاعات خامنه ای) مقاومت بکند اين بود که او را در قسمت منحرفان جنسی انداخته بودند و در نتيجه آقا(ابراهيم نبوی) توبه کرده بود.سئوال آقای طنز پرداز معاصر کسيکه نتواند تنبانش را بالا نگه دارد چگونه ميتواند مقابله کند آنهم با هوادار مجاهدين مگر اينکه لاف� بزند.
اين حاج آقای نوع خاتمی(ابراهيم خان نبوی) اخيرا نوشته ای دارد با نام هر کی بياد چی می شه؟ که نوشته اگر خاتمی قدرت بگيره اگر رفسنجانی اگر اقتدار گرايان بيايند( فکر کنم ترسيده اسم خامنه ای رابياره) وخلاصه محسن رضايی وديگر وحوش ميدان سياست و بالاخره هم گفته اگر رجوی(مجاهد خلق مسعود رجوی)قدرت را در دست بگيره.
در مورد مرادش خاتمی چنين گفته اگر خاتمی تمام قدرت را در دست بگيرد زياد ميشود ميکرفون ميزگرد سخنران وغيره ودر عين حال کم ميشود ريش دشمن زنجير وپنجه بکس و غيره ودر مقابل اگر رجوی(مجاهد خلق مسعود رجوی) قدرت را در دست بگيرد زياد ميشود اعدام انقلابی تسويه حساب انقلابی برخورد ودادگاه انقلابی ودر نتيجه کم ميشود جمعيت کشور مساحت کشور ادم خوش تيپ(حتما خودش را خيلی خوش تيپ ميداند) اصولا شرافت انسانی توجه کنيد شرافت انسانی. ببينيد کسی از شرافت انسانی دم ميزند که 24 سال در اين حکومت دوام آورده و مانند تمامی بی رگ های عالم در مقابل تمامی فجايعی که اين دار ودسته آخوند با وبدون عمامه از جمله کعبه آمالش خاتمی بی جربزه برسر اين مردم آورده سکوت کرده بود در تمامی ا ين دوران حتی جيکش هم در نيامده .کردستان را بخاک وخون کشاندند دانشگاه را بستند دانشجويان آن دوره را دسته دسته اعدام کردند گروه ها و جريانات سياسی را سرکوب کردند جنگ 8ساله براه انداختند هيزمش را از نونهالان ايران زمين فراهم کردند آزادی را سرکوب کردند فاحشه خانه ای به بزرگی ايران �راهم ساختند معتاد کده ای به پهنای ايران ساختند زندان درست کردنند هزار هزار نويسنده کشتند جوخه مرگ به خارجه اعزام کردند برای شکار مبارزان حتی نتوانستند فريدون فرخزاد را هم تحمل کنند .آقای طنز پرداز با شرافت انسانی بتوان 2 (دلقک) بعنوان يک روشن فکر که ظاهرا بايد بيشتر بفهمی کجا بودی در اين مدت ؟چرا خفه خون گرفته بودی ؟ تو که ميبايست فرياد در گلو خفه شده بيوه زن و کودک يتيم باشی. زير لحاف� ملا بودی با آقايت خاتمی.دير آمدی و زود ميخواهی بروی. يکشبه منتقد شدی من فکر ميکنم حتی به اندازه قاسم شعله سعدی هم دل نداشته باشی . فردا برای خلق قهرمان(مجاهدين خاق ايران) روشن است وبرای تو طنز پرداز در بار خاتمی تاريک

حسين درخشان تربيت يافته خاتمی

همزمان با يورش همه جانبه دارودسته جناح هار خامنه ای به دارودسته جناح روباه صفت خاتمی و تنگ شدن فضای تنفسی سياسی برای معماران اوليه جمهوری اسلامی ( بسيجی پاسدار شکنجه گر بازجو تئوريسينهای رنگارنگ) تعدادی از اين عناصر به خارج از ايران آمدند که يادآور پرتاب شدن توده ای- اکثريتيها به بيرون ايران بوسيله جمهوری اسلامی ميباشد.از جمله اين عناصر دوم خردادی خاتمی چی ميباشد بنام حسين درخشان که در تورنتو مقيم شده است(تورنتو و کانادا متعاسفانه ميزبان تعداد زيادی از اين مزدوران هست وخواهد بود بواسطه همت بلند دولت پولپرست کانادا).دلقک موردالذکر ما(حسين درخشان) بلافاصله بعد از ورود به تورنتو سايتی( وب لاگ) درست کرد بنام سردبير خودم که در مجموع خيلی خنک لوس و بيمزه ميباشد و اينکه در طول روز چکار کرده کجا رفته چه کرده (دفترچه خاطرات روزانه) و در کنار اين لوس نوشتن ها به ماموريت اصليش که همانا دور کردن جوانان از انقلاب ودر نتيجه مزاحمت ايجاد نکردن برای جمهوری اسلامی. سوق دادن آنها به کاباره ها و ديسکوها(بر منکرش لعنت) و اينکه نسل جديد(تربيت شده در جمهوری اسلامی) با نسل قديم(معتقد به سرنگونی تام وتمام جمهوری ملاها مستقر در خارج کشور)متفاوت ميباشند در طرز فکر وخلاصه کلام حمايت از دوم خرداديهايی مانندگنجی شمس الوعضين حجاريان نبوی و هزاران مارمولک عينکی ديگر( پاسداران وشکنجه گران سابق و اصلاح طلبان فعلی) و تا اينجای کار نقشی دارد منفی و نه برجسته همانند ديگر همکاران بماموريت آمده اش و تا اينکه تعداد زيادی از اعضا و هواداران مجاهدين بوسيله پليس دولت دست راستی فرانسه برای امتياز دادن و گرفتن از حکومت ملاها دستگير شدند از جمله رئيس جمهور برگزيده مقاومت خانم مريم رجوی و بدنبال ان عکس والعمل قهرمانانه هواداران مجاهدين مبنی بر خودسوزی برای نشان دادن اعتراض شديد خود به اين دستگيريها و عکس المعل تقريبا تمامی ايرانيان اعم ازسياسی و غيرسياسی گروهی فردی سازمانی حزبی و موضعگيريها متفاوت بود ولی تقريبا تمامی افراد ضمن اظهار تاسف همدردی ميکردند بنحوی و کمتر کسی بود که اظهار خوشحالی کند از سوختن هواداران مجاهدين مگردار ودسته ابوسفيان وفرزندش معاويه (خمينی جگر خواره) واز جمله اين خمينی زادگان خارج کشوری دوم خردادی که اظهار خوشحاليش را حتی بر روی صفحه اينترنت آورد خاتمی چی ميباشد بنام حسين درخشان و بعد از خواندن نوشته هايش متوجه ميشوی اينان تربيت يافتگان فرهنگ خمينی هستند که انسانيتشان همانند جد کبيرشان خمينی لاجوردی و فلاحيان ميباشد و تنها پسوند دوم خرداد جدايشان ميکند از ديگر وحوش جمهوری اسلامی. خود به سايتش برويد وخود مشاهده کنيد اين همه خمينی صفتی را.
Htt://i.hoder.com/
Tuseday,june17,2003
عنوان رجوی بدتر از خامنه ای.



جمهوری اسلامی سرنگون سرنگون.
دورود بر سازمان پر افتخار مجاهدين خلق ايران.



Jul 6, 2003

سياست ملاها

نبايد فريب جمهوری اسلامی را خورد. دعواهای داخلی آنها برای منحرف کردن مبارزه مردم و ايجاد تفرقه در صفوف مخالفان است. عده ای گول اين نمايش را خورده اند و عده ای ديگر خود را به اين دشمنان آزادی فروخته اند
راست و چپ، اصلاح طلب و محافظه کار، خاتمی و خامنه ای همه شاخه های يک درختند درختی که بايد يکجا و برای هميشه ريشه کن شود

روزنامه اقتصادی آسيا توقيف شد در ايران.

در خبر ها امده است که روزنامه اقتصادی آسيا توقيف شد و انتشار دهندگان آن يعنی خانم ساقی باقری نيا وآقای ايرج جمشيدی دستگير شدند .خب چرا توقيف شد؟ خيلی ساده اين روزنامه نوشته بود که مريم رجوی را دولت فرانسه آزاد کرد و در کنارش عکسی از خانم مريم رجوی رئيس جمهور برگزيده مقاومت مردم ايران چاپ کرده که شاد نشان داده شده در کنار هواداران خوشحال مجاهدين و هر چند در کنار نوشتن نام مجاهدين در داخل پرانتز از کلمه خمينی ساخته منافق استفاده شده است ولی باز با اينوجود تعطيل توقيف و دستگير شدند و جالبتر اينکه در کنار عکس خانم مريم رجوی عکس بزرگتر و واضحتری از آقای کالين پاوول امريکايی سابقا شيطان بزرگ خوانده شده وجود دارد ولی دستگيری خانم باقری نيا وآقای جمشيدی بخاطر چاپ ودرج مطلب مجاهدين ميباشد که خط قرمز جمهوری اسلامی ميباشد برای تماميشان اعم از چپ وراست مدره و محافظه کار پاسدار وبازجو شکنجه گر تئوريسين و اصلاح طلب وخامنه ای رفسنجانی خاتمی حجاريان گنجی ابراهيم نبوی(بريده از جمهوری اسلامی) و تمامی وحوش باغ وحش جمهوری اسلامی کلمه ممنوعه مجاهد خلق ميباشد که مساوی با سرنگونی و جايگزينی است.باايمان به سرنگونی رژيم جمهوری اسلامی که دير نخواهد بود ومردم ايران را شادمان ببينيم.