Jun 22, 2007

سایت آفتابکاران

چاقو کشی اوباشان رژیم شمس حائری, سبحانی به همراه یک مامور سفارت در فرانسه,برای دیدن فیلم رو عکس کلیک کنید

Jun 19, 2007

چاقوکش های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در پاریس


شكست و رسوايي اطلاعات آخوندي در پاريس- اطلاعيه شماره2
محمد حسين سبحاني و دو مامور ديگر اطلاعات آخوندي به جرم چاقوكشي و مجروح كردن ايرانيان مخالف در فرانسه بازداشت شدند
روزگذشته, درپي مضروب و مجروح شدن شماري از پناهندگان سياسي و مخالفين رژيم, توسط گروهي از مأموران اعزامي وزارت اطلاعات و مزدوران سفارت رژيم در پاريس , مزدور محمد حسين سبحاني, به همراه دو تن ديگر از مأموران جنايتكار توسط پليس دستگير و تحت تعقيب قرار گرفتند. علاوه بر اين سه مزدور كه همچنان در بازداشت بسر مي برند, چند تن ديگر از ماموران وزارت اطلاعات تحت پيگرد قرار دارند. ايرانيان معترض كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند, از مزدوران جنايتكار به مراجع قضايي شكايت كردند
وزارت اطلاعات پس از 24ساعت سكوت زبونانه در قبال اين شكست و فضيحت, با يك فرافكني ابلهانه و وقاحت آخوندي در سايتهاي خارج كشوريش مدعي شد كه 50تن از مجاهدين, مزدوران را مورد ضرب و شتم قرار داده و در يك دروغگويي مضاعف افزود شماري از مجاهدين توسط پليس بازداشت شده اند. به مصداق «سگ داند و پينه دوز كه در انبان چيست», وزارت اطلاعات بخوبي ميداند كه چند تن از مزدورانش در بازداشتگاه پليس فرانسه مورد بازجويي و چند تن ديگر تحت پيگرد هستند
مزدوران كه از كشورهاي مختلف اروپايي به فرانسه اعزام شده بودند, مأموريت داشتند براي توطئه چيني عليه پناهندگان سياسي و مخالفين رژيم , جلسه يي تحت عنوان حمايت از پناهندگان و مهاجرين ايراني در سالن فياپ پاريس برگزار كنند. اما قبل از برگزاري جلسه , به مجرد حضور چند پناهنده سياسي, مزدوران كه تدارك حمله و هجوم را از قبل ديده بودند, به سركردگي جهانگير شادانلو, مزدور شناخته شده رژيم در فرانسه به جان پناهندگان افتادند و وحشيانه آنها را با چاقو و قمه و پنجه بوكس و گاز اشك آور, مضروب و مجروح كردند
مزدوران حاضر دراين صحنه, شامل محمد حسين سبحاني, هادي شمس حائري , مسعود خدابنده و زنش ان سينگلتون, علي قشقاوي , مهدي خوشحال, جواد فيروزمند, بهمن راستگو به همراه آلن شواليه راس, مزدور فرانسوي آخوندها و دو مزدور هيولاي سفارت رژيم بودند
در پي حملات وحشيانه مزدوران, پليس خود را به محل رساند و پس از بررسي صحنه و جمع آوري آلات جرم و شناسايي مجرمين, علاوه بر لغو جلسه مزدوران, محمد حسين سبحاني و دو مزدور ديگر اطلاعات و سفارت رژيم آخوندي را بازداشت و مورد تعقيب قضايي قرار داد
مقاومت ايران با يادآوري اينكه مزدوران اطلاعات آخوندي, هدفي جز جاسوسي و اقدامات تروريستي ندارند, خواستار محاكمه ومجازات كليه مزدوران اعزامي مي باشد و بر ضرورت ممانعت از ورود اين گونه ماموران و تاخت و تاز آنان در خاك فرانسه تاكيد ميكند. مقاومت ايران همچنين خواستار اينست كه پليس و مقامات فرانسوي نتايج تحقيقات خود را از مزدوران بازداشت شده و اهداف شوم آنها براي اطلاع افكار عمومي و هشياري پناهندگان و مخالفان رژيم نسبت به توطئه هاي رژيم آخوندي منتشر كنند

دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران

Jun 16, 2007

ديدم كه مرگ پيش توشرمندگي گرفت - جمشید پیمان


بگذاريد امروز و در عرصه بي مقداريهاي پردنائت حاكم برجهان، عده اي خودباخته و واداده رويداد بزرگ و تاريخي فداكاري نداحسني و صديقه مجاوري را با زوزه هاي روانكاوانه مورد تجزيه وتحليل قراردهند . بگذاريد تا اين سرسپردگان به رذيلتهاي انسان كش، اين رويداد را هم بهانه اي كنند براي تاختن هرچه بيشتر بر آزاديخواهان . بگذاريد تا اين دكه هاي دونبش تن فروشان با به راه انداختن كمپينهاي قلمي براين حادثه ي ارزشمند تاريخ مبارزات آزاديخواهانه يكصد سال مردم وطنمان چرك كينه هاي ديرين درونشان را بپراكنند و با حلقوم هاي آلوده شان عليه اين شهيدان هرزه درايي كنند . اما حقانيت اين شهيدان و مبارزه ي مردم ما براي آزادي با اين ترفندها فروكش نخواهد كرد . هرچه اين گرد و غبارهاي آخوندپسند افزونتر گردد خورشيد مبارزه عليه استبداد و براي آزادي فروزانترخواهد تابيد . آزاديخواهان ايران بدون ترديد شعله ي وجود نداحسني و صديقه ي مجاوري را سرمايه عظيم عزم ورزمشان درمبارزه عليه جانيان حاكم بر سرزمينمان خواهند ساخت و پاسخ اين فداكاريهاي بي حد و مرزرا با سرودهاي سرخ قلبشان خواهند داد

سایت آفتابکاران

Jun 8, 2007

كانادا - بيانيه 30000 شهروند - جلسه پارلماني - سایت همبستگی ملی


سي هزار كانادايي در بيانيه‌يي از دولت كانادا خواستند سياست شكست خورده مماشات با رژيم آخوندي را كنار بگذارد و اتهام ظالمانه تروريسم در مورد مجاهدين را لغو كند
بيانيه امضا شده توسط سي هزار كانادايي كه خطاب به وزير امنيت عمومي كانادا آقاي استاكول دي نوشته شده، با تأكيد بر اين كه تنها راه حل واقعي براي جلوگيري از يک فاجعه ديگر در منطقه نظير جنگ خانمانسوز خارجي يا گسترش بنيادگرايي، تروريسم و يا مسابقه براي تسليحات اتمي، راه حلي توسط خود مردم ايران است، خاطر نشان مي‌كند كه مجاهدين خلق منعکس کننده يک آلترناتيو مدرن، دمکراتيک و بردبار در مقابل رژيم کنوني ايران هستند و ضروري است نام اين جنبش از ليست تروريستي خذف شود

Jun 4, 2007

خمینی خلط چرکین سینه تاریخ - سایت آفتابکاران




هیجده سال از بدرک واصل شدن خمینی گذشت!-سیامک دهقانی

خمینی در اصل خلط چرکین سینه‌ی تاریخ بود که در یک سرفه‌ی ناگهانی بمیان جامعه‌ی ستمدیده‌ی ایران پرتاب شد تا همه چیز را به تعفن خود بیالاید! جدا از نقش مناسبات سیاسی -اقتصادی که باعث بوجود آمدن موجود پست و پلیدی به اسم خمینی در ایران چند ملیتی شد، اما از این واقعییت نیر که آفت‌الله خمینی یک بیمار روانی بمعنای واقعی کلمه بود، نباید گذشت. نگاهی به نوشته‌های این امام حرامزاده‌گان و درندگان انسان‌نما، نشان می‌دهد که ما با یک آدم دیوانه‌ی روانی مواجه‌ایم که از زور جنون و عقده‌ی ضد بشری‌اش با هر آنچه که رنگی از شادی و طراوت برده، دشمنی و خصومت بی‌پایان دارد. خواندن چند صفحه از »توضیح‌المسائل« او گواهی دهنده‌ی این امر است که اگر خمینی در یک جامعه‌ی دمکراتیک و انسانی زندگی می‌کرد و دست به انتشار »رساله‌اش« می‌زد، بدون شک جایش در یک تیمارستان مجهز و پیشرفته می‌بود و از بهترین روشهای روانشانسانه برای مداوای روان مریضش استفاده‌می‌شد. به نظر من اگرچه خمینی از انواع و اقسام بیماریهای روحی – روانی مزمن و شدید رنج می‌برد و حتی سعی در انتقال و سرایت آنها به زندگی بخشهایی از مردم را داشت، ولی نباید این نکته را نادیده گرفت که خمینی بیان‌فشرده و مادیت یافته‌ی کثیف‌ترین و ارتجاعی‌ترین تمایلات و خواسته‌های کسانی بود که به چیزی جز تاریکی و تیره‌گی مطلق فکر نمی‌کردند. پانزده سال لولیدن در عراق و پرسه زدن در غارهای ظلمانی و نمور »کتب حوزوی« و افکار آخوندهای قرون وسطی آنچنان هیولایی از خمینی ساخته بود که تصورش در ذهن خیلی‌نمی‌گنجید! کسی تصور نمی‌کرد که خمینی به خلط چرکینی تبدیل شده‌باشد که با ظاهر شدن در شکل و قالب بشری،آنهم در جامعه‌ی شاه‌زده‌ی ایران، تمام کارهای ناتمام رژیم جنایتکار سلطنتی را تکمیل کند. هنگامیکه خمینی بعد از پانزده سال و در جریان قیام برحق خلقهای تحت‌ستم ایران بر علیه رژیم کودتایی شاه، به ایران بازگشت از همان روزهای نخست برنامه‌ی تهاجم و تجاوز به خواسته‌های انقلابی- دمکراتیک کارگران، دهقانان، زنان و ملیتهای تحت‌ستم را آغاز کرد. او با تشکیل نیروهای سپاه و بازسازی ارتش شاهنشاهی که با یاری و همکاری پس‌مانده‌های رژیم سلطنتی صورت گرفت، قلع و قمع سازمانها و نیروهای انقلابی و کمونیستی را در رأس اولویت‌های خود گذاشت. فرمان حمله به خواسته‌های دهقانان ترکمن‌صحرا، دادن فرمان جهاد و کشتار خلق کرد، حمله‌ی وحشیانه‌ی طرفداران خمینی به خلق ستمدیده‌ی عرب در خرمشهر و دیگر شهرهای جنوب غربی ایران، اجباری کردن حجاب اسلامی برای زنان و خلاصه پیشبرد کارهای ناتمام شاه، منتها اینبار تحت پوشش جمهوری اسلامی! تا اینکه با قتل عام هزاران زن و مرد انقلابی و مبارز که از سی خرداد هزار و سیصد و شصت شروع و با قتل عام وحشتناک چند هزار زندانی سیاسی در سال هزار و سیصد و شصت و هفت به اوج خود رسید، جهانیان هر بیشتر به ماهیت ضد انسانی و جنایتکارانه‌ی خمینی و جانشینان او پی بردند. به هر حال، خمینی نهایت گندیدگی و رذالت ایدئولوژی پوسیده و ورق‌ورق شده‌ای بود که بالاخره پس از سالهای سال در رأس مناسبات سرمایه‌داری وابسته به امپریالیسم قرار گرفت تا با عوامفریبی و ریاکاری و با کمک تبلیغاتی رسانه‌های زیر سلطه‌ی سرمایه‌داری انحصاری، ایران را به یک اردوگاه بزرگ مرگ و نیستی برای میلیونها انسان تبدیل کنند. خمینی در اصل محصول عصر امپریالیسم و انحصارات بود! خمینی بمانند شاه سگ زنجیری و درنده‌خوی امپریالیستها برای پاسداری از نظام موجود بود. فقط با چند فرق کوچک! او بجای تاج‌شاهی عمامه بر سر داشت و بجای ظل‌الله آفت‌الله بود! وگرنه از نظر حفظ مناسبات سرمایه‌داری وابسته، خمینی به اندازه‌ی شاه به خون کمونیستها و مجاهدین خلق تشنه بود و عملا هم از شیوه‌های رژيم سلطنتی برای پاسداری از منافع سرمایه‌داران داخلی و خارجی استفاده می‌کرد. جانشینان حرام‌لقمه و حرامزاده‌ی خمینی، چه انحصار طلب و چه اصلاح‌طلب در این ۲۸ ثابت نموده‌اند که تا مغز استخوان به شعارهای امام ظلمت و تباهی پایبند و متعهدند! باری، دورنیست روزی که پنجه‌های انتقام و انهدام خلقهای تحت‌ستم ایران طومار جمهوری اسلامی و همه‌ی خمینی‌دوستان و خمینی‌صفتان را در هم بپیچد و خرد و نابود نماید!
ـ( عبارت »خلط سینه‌ی تاریخ« را از یکی از شعرهای نعمت آذرم گرفته‌ام. متأسفانه اصل شعر را فراموش کرده‌ام).ـ سیامک دهقانی

Jun 2, 2007

شورای ملی مقاومت ایران



انجمن جديد وزارت اطلاعات با دفتري در پاريس 15 , تحت عنوان « انجمن حمايت از مهاجران و ايرانيان مقيم فرانسه» استتار گرديده است. با اين نام گذاري, وزارت اطلاعات تلاش مي كند ماهيت واقعي و وابستگي اين دفتر و دست اندركاران آن را كتمان نمايد.به خصوص كه اينگونه انجمنهاي پوششي به مثابه سرپلي براي طرحها واقدامات تروريستي ملايان نيز مورد استفاده قرار ميگيرد
گشتاپوي ملايان اين انجمن را به وسيله مأموران اعزامي و خارج كشوري خود از جمله شادانلو و فيروزمند و... راه انداخته است

جواد فيروزمند كه از اسم مستعار افشين برومند هم استفاده مي كند, در 28 آوريل 2004 در جريان مصاحبه با تيم وزارتخارجه آمريكا در قرارگاه اشرف, به خروجي تحت كنترل آمريكائي ها رفت و در 9 مارس 2005 به نزد رژيم ايران بازگشت. وي از سالها پيش از بازگشت به ايران, با سفارت رژيم در بغداد، در ارتباط بوده و رابط او با وزارت اطلاعات در تهران محمد علوي نام داشت. فيروزمند متعاقبا در 24تير ماه سال 1380 طبق طرح وزارت اطلاعات با مدارك و هويت مجعول و سرقت سه قبضه سلاح، بي‌سيم، يك خودرو و مقدار قابل‌توجهي وجه نقد، از نزد مجاهدين گريخت تا به‌سفارت رژيم در بغداد برود. اما توسط پليس عراق دستگير گرديد

پليس طبق قوانين عراق مي‌بايد پرونده را به ارگانهاي قانوني ارجاع مي‌داد تا دادگاه به‌اتهام جاسوسي فيروزمند رسيدگي كند . طبق مدارك ونامه‌هاي موجود، فيروزمند با ابراز پشيماني و اصراربسيار خواستار برگردانده‌شدن به‌نزد مجاهدين گرديد و درتقاضا‌نامة خود در 26 تيرماه 1380 نوشت: «استدعايم اين است كه هرطور شده مرا از عراق تحويل گرفته و بگوييد آنها هم تحقيقاتشان را از من در نزد نمايندگان سازمان ادامه بدهند
به فاصله كوتاهي پس از بازگشت به نزد رژيم , در 11 مي 2005 جواد فيروزمند پس از دريافت آموزشهاي لازم به تركيه اعزام گرديد و در آنجا به كمك شبكه خارج كشوري وزارت اطلاعات و با پول و امكانات آن و مشخصا ازطريق مأموراني نظير كريم حقي مسأله استقرار و انتقالش پيگيري شد. سرانجام 2ماه پس از ورود فيروزمند به تركيه, با كمك منوچهر شلالي, علي راست بين و.., كه از عوامل و لابيهاي شناخته شده رژيم و گشتاپوي آخوندها در فرانسه هستند, مسأله انتقال فيروزمند به فرانسه حل شد و وي در تاريخ دوازده ژوئن 2005 با هواپيما وارد پاريس گرديد. و متعاقبا تقاضاي پناهندگي كرد

سایت ایران اسرار

قاليباف كه مجددا بركرسي شهرداري تهران تكيه زد. پست هاي شهرداري را خانواده و نزديكان خود داده است! از جمله
زهرا مشير همسر پاسدار قاليباف مدير كل امور بانوان شهرداري تهران و مشاور قاليباف در امور بانوان
دختر سرتيپ پاسدار باقر قاليباف مشاور مادرش زهرا مشيري در امور بانوان
الياس قاليباف پسر پاسدار باقر قاليباف شهردار تهران مسئول امور مشاوران جوان شهردار تهران
محسن بهرامي باجناق پاسدار محمدباقر قاليباف رئيس گروه مشاوران شهردار شد
احمد نوريان باجناق ديگر جناب شهردار قاليباف معاون فرهنگي و احتماعي تهران شده است
احمد نوريان با نيروهائي كه از ناجا با خود به شهرداري آورده است نظير سرهنگ روزبهانی ، ملکی و شهلایی اقدام به تأسیس موسسه ای غیرانتفاعی به نام مهر خاورگستر کرده اند که مدیریت آن برعهده شهرایی است
قاليباف خانواده خود را به شهرداري آورد


محسن سازگارا از محل کمکهاي دولت آمريکا در " واشينگتن انستيتو " و صدای آمریکا حقوق ميگيرد و پسرش شهاب سازگارا در راديو فردا حقوق دولت آمريکا را دريافت ميکند ،اين بد نمي تواند باشد
همچنين علي افشاري از محل کمکهاي دولت آمريکا به موسسه ان ای دی ماهيانه ۵۰۰۰ دلار و از بودجه دولت آمريکا در رسانه دولتي صدای آمریکا هر هفته ۲۰۰ دلار ، حقوق مي گيرد. اينها انتخاب کرده اند که اينگونه باشند

علي افشاري, محسن سازگاران و ديگر فعالين سياسي از آمريكا پول ميگيرند

سایت آفتابکاران

گفتگوی برنامه رادیویی زیر آسمانی دیگر با جواد دادستان، مدیر انجمن هنر در تبعید

سایت انجمن هنر در تبعید

Jun 1, 2007

سایت دیدگاه

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد- ایرج مصداقی

چه کسی ترور شخصیت می‌کند؟ ایرج مصداقی

طاووس ِعلیین شده ؟ کريم قصيم

نظرات «استاد» عبدالله شهبازی و چگونگی برخورد بقایای حزب توده با او- ایرج مصداقی